حامد بهنام
بلبل زارم ولی با نو گلان بیگانه ام
بلبل دستان سرای گلشن جانانه ام
مرغ خوش الحان باغم با خس و خارم چه کار ؟
من فقط دنبال حسن روی صاحب خانه ام
این ملاحت کز شمیم عطرت عالمگیر شد
مست و مدهوشم نموده ، کرده است دیوانه ام
گرد رخسار چو ماهت یوسف کنعانی ام
از ازل گردیده ام من ، از ازل پروانه ام
محتسب را گو که از حد کار من بگذشته است
بس که می نوش تو هستم من خودم میخانه ام
لطف کن بر حال این شوریده جانا لطف کن
بار هجرانت گران است و نحیف است شانه ام
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران