هرگـز نرسـیده ام مـن سـوخـتـه جـان،روزی بــه امـیـدوز بـخـت سـیه نـدیده ام، هـیـچ زمـان،یک روز سـفـیـدقاصـد چـو نوید وصـل بـا من می گفت،آهسـتـه بـگفتد…
هرگـز نرسـیده ام مـن سـوخـتـه جـان، | روزی بــه امـیـد |
وز بـخـت سـیه نـدیده ام، هـیـچ زمـان، | یک روز سـفـیـد |
قاصـد چـو نوید وصـل بـا من می گفت، | آهسـتـه بـگفت |
در حیرتم از بخت بد خود که چه سان؟ | این حرف شنید |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج