فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

ای تــو بــحــر و فـضــایـل تــو درروای تـو چـرخ و مـکـارم تـو نـجـومای بـه حری بـه هر زبـان ممدوحوی بـه رادی به هر مکان مخدوملـیکـن اینجـا موانعـی اس…

ای تــو بــحــر و فـضــایـل تــو درروای تـو چـرخ و مـکـارم تـو نـجـوم
ای بـه حری بـه هر زبـان ممدوحوی بـه رادی به هر مکان مخدوم
لـیکـن اینجـا موانعـی اسـت مـراکه در آن هسـت عـذر من معلوم
زی تو خواهم همی که بـفرستمهر دو سـه روز خـدمتـی منظـوم
سـخـنـان را چـگـونه جـمـع کـنـدخــاطـر بــر بــلـا شـده مـقـسـوم
چـرخ بـا سـعد و نحـس اگر گرددهـمـه یمـن زمـانـه بـر مـن شـوم
طبع من موم بود و کردش سنگنقش بـر سنگ بود و کردش موم
بـخت بـد کرد هر چه کرد بـه مننیستـم چـون ز بـخـت بـد مظلوم
ور نه جـز خود همی که داند کردچون منی را ز چون تویی محروم
نـه عـجـب گـر ز بـخـت بـد گـردمبـهر خـلق چـو مشک تـو مز کوم
ســیـدی حــق مـن رعـایـت کـنبــازخــر مـر مـرا ز چــرخ ظــلــوم
مصـطـفـی گفـت هر عـزیز کـه اوبــه دلـیـلـی فـتــد بــود مـرحــوم
داند ایزد کـه مـن بـه کـدیه طـبـعاز ضـرورت نـمـی شـوم مـرسـوم
تـا هـمـی از خـرد بـه طـبـع انـدرمـنقـسـم نیسـت نقـطـه موهوم
بـــاد جــاه تـــو را زمــانــه رهــیبــاد رایـی تــو را سـپــهـر خـدوم
نـــه ز رای تـــو فـــرخـــی زایـــلنـه ز طـبــع تــو خــرمـی مـعـدوم

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج