از من اثري ديگر در آيِنه نيست
مزرعه سبز به زردي كنون شايعه نيست
ديده تارست بران جاذبه نيست
گذر حزن كين ناصيه نيست
روي جزعست بران حوصله نيست
وقت تنگست برو لمحه كه نيست
آه سخت و كنون صرخه كه نيست
رو به سويش دگر واهمه نيست
عطسه مرگ ولي حصبه كه نيست
بلع سخت و ولي آريه نيست
اين همه نيست و نيست كه نيست
بس به اين قافيه است كه نيست
گر پريشان به احوال شده است
عبد خزانست دگر خدعه كه نيست
عبد
مزرعه سبز به زردي كنون شايعه نيست
ديده تارست بران جاذبه نيست
گذر حزن كين ناصيه نيست
روي جزعست بران حوصله نيست
وقت تنگست برو لمحه كه نيست
آه سخت و كنون صرخه كه نيست
رو به سويش دگر واهمه نيست
عطسه مرگ ولي حصبه كه نيست
بلع سخت و ولي آريه نيست
اين همه نيست و نيست كه نيست
بس به اين قافيه است كه نيست
گر پريشان به احوال شده است
عبد خزانست دگر خدعه كه نيست
عبد
شاعر محمد قاسمي
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو