فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

محسن نظری – سکوت

بگو چه درد عظیمی به جانم افتاده ست ؟
چنین ، که طعم جهان از دهانم افتاده ست

به سیل و آتش و طوفان ، بگو که برگردند !
که بی تو ، زلزله بر آشیانم افتاده ست

مرا پس از تو هر آنکس که دید ، با خود گفت ،
شهابِ بخت من ، از آسمانم افتاده ست !

چه غم ، ملامت مردُم ؟ … که شیشه ی عمرم
به دست دلبر نامهربانم افتاده ست …

به یاد عشق تو ، عمری سکوت خواهم کرد
که بی تو واژه ی عشق از زبانم افتاده ست …

#محسن_نظری

شاعر محسن نظری

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو