خیز که شد صبح دل آرای عشق
لحظهٔ پر شور تماشای عشق
لحظهٔ پر شور تماشای عشق
می رسد از دور ز گلدسته ها
نغمهٔ داوودی زیبای عشق
تا نگشوده سر زلف آفتاب
بر دل خود ثبت کن امضای عشق
باز وضو ساز و نما با طرب
با دل مشتاق، تمنای عشق
موسم دیدار رخ یار شد
سیر نگر قامت رعنای عشق
از هوس غیر تهی ساز دل
تا شود آنگاه پذیرای عشق
خوش بود آن دل که بگردد مدام
واله و دیوانه و رسوای عشق
گر نظر از لطف کند یار ما
خاک شود گوهر یکتای عشق
عاشق سرمست دل از کف چو داد
همچو غریق است به دریای عشق
وقت عزیز است غنیمت شمار
صبح زمستانی و گرمای عشق
شاعر محسن خانچی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو