فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 14 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

مجید شفق – عاشقی !

عاشقی

عاشقی دین من و سوختن آیین منست
مایه ی گریه ی شب ها دل غمگین منست

همچو فرهاد بگریم همه شب در دل کوه
وین همه دربدری از غم شیرین منست

آسمانا ! دل تاریک من از ماه تُهیست
اشک هایم همه شب خوشه ی پروین منست

یاد مهتاب رخش خواب ز چشمم ببَرد
این چراغیست که شب بر سر بالین منست

شب آخر ز برم رفت و کنون بر لب من
اثر بوسه ای از عشق نخستین منست

دیده ام روشن از او باشد و جایش همه عمر
بر سر مردمک چشم جهان بین منست

آسمان داند و خورشید که هنگام غروب
سرخی روی ( شفق ) از دل خونین منست

مجید شفق

شاعر مجید شفق

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو