فلسطين بگو زخم تو كاري است(رقيه غلامي)
عنوان : بگو…
شاعر : رقيه غلامي
فلسطين بگو زخم تو كاري است
و خون از تمام تنت جاري است
تمام تنت دردمند و كبود
تو را غير از اين هم نشاني نبود
تو با كوچه هايت غزل را شبي
ميان سكوت و قنوت و تبي
براي شكوهي كه در تو گم است
و شب گريه هايي كه با مردم است
بخوان تا كه شيطان هراسان شود
شبيه تباهي پريشان شود
ببين غم كنار تو پهلو زده
خزان در نگاه تو اردو زده
هماره نگاه تو باراني است
و پشت سكوت تو طوفاني است
بگو پس كجايند شيران تو
به تاراج رفته تن و جان تو
بخوان تابريزد به هم دشمنت
هراسان به خود آيد از ديدنت
بخوان تا غزل مثنوي گو شود
شبيه ني و عشق و هوهو شود
بخوان تا فلسطين، فلسطين شود
و اقصا دوباره گل آذين شود.
منبع : گلواژه هاي پايداري/ اشعار برگزيده ي اولين و دومين جشنواره شعر پايداري استان آذربايجان شرقي/ به كوشش محمد رنجبر باهر