فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

فریدکیا – کودتا می کنم هرروز

رفته ام باز به سرداب خیالی تاریک
همه دور ازمن و من باز به وهمی نزدیک

روزگاری که سودای بتان دین منست
شیخ ماحکم خدا داشت، قلندر گزلیک

همه پروانه ی دشتم درهماغوشی باد
باغبان باز تبرداشت به فصلی برنیک *

چشمه ام چونکه به دریانرسید میترسید
که شود عاقبتش جوی کناری باریک

کوله باری شانه ام هست پراز راه هراس
نه چراغی به رهم ماند نه پایم پالیک

کودتا می کنم هر روز به هر زیبایی
شعر من عشق خطر داشت جنون شلیک

باشد این قصه ، فراموش شود نام و نشان
که نه دشنام بجاماند نه مدح و تبریک

*خوش میوه

شاعر فریدکیا

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو