فاطمه السادات ناصریان
فاطمه السادات ناصریان ، با نام هنری فاطیما در سال ۱۳۶۵ در تهران متولد شد .
عشق را گاز بزن
سرخی لب هایت
چه معمای قشنگیست
که من میدانم …
پاسخش ..
بوسه و گفتارِ لبانِ من و توست ..
دلم ناقوس دلتنگی که سرداد …
تو را در قلب خود تکرار کردم ..
پریشان تر ز هر روز و همیشه …
نگهداری ز یاد یار کردم ..
قمار میکنم تو را ..
میان حوض خوشبختی …
دوباره باخت میشود ..
خیال خوب سرمستی ..
چه خوب تاخت میزنی
جهنم تباه را ..
چه خوب خرج میکنی
تبسم وصال را …
قمار میکنم تو را …
ولی چه سخت میبری
دلی ک بست پای تو …
فسانه های دلبری …
بیا بباز … دل نزن …
به این غروب بی بدیل
بیا دباره شاه باش …
در انتظار یک رفیق …
ورق نزن دل مرا
دلم خراب یار نیست …
سفیدیِ نگاه من ..
زشوقِ انتظار نیست …
کسی در این میان مرا
قرار و بیقرار نیست …
به جز خدا برای من …
کسی به انتظار نیست …
چه عاشق و چه فارغم
تو باز هم نظاره باش ..
میانِ باغِ عاشقی
تو هم مرا بهانه باش …
میشود هر روز عاشق تر نوشت
میشود هر روز فارغ تر گذشت …
میشود هر لحظه با یاد کسی
یک نفس ، یک روز را در غم نشست …
میشود آشفته بود و بیقرار ..
متهم ، تا آخرین روز بهار …
میشود گاهی ولی خوشحال بود
با خیال دیگری هم شاد بود …
میشود یکباره طوفان را درید
عاشق بیچاره را از هم تنید
دل شکست و دل برید و زود رفت …
میشود با کوهی از اندوه رفت …