فرهنگ باریکانی
غمی دارُم که درمانی نداره
سری دارُم که سامانی نداره
عزیزی کرده خانه بر دل زار
شبیه اش هیچ سلطانی نداره
دو چشمم مانده بر در تا بیایه
مگر او عهد و پیمانی نداره
چرا آن یوسفم ناید به خانه
به کنعانش گل افشانی نداره
بیا صالح دگر کم کن تو شیون
که هر سودی پشیمانی نداره
فرهنگ باریکانی (صالح)
سروده بتاریخ 4/5/95
بخش چهار پاره | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران