«آمد بهار خرَّمِ با رنگ و بوی طیب»با رنگ لاله گون شقایق دو صد عتیبشد رنگ خون جهانِ دل و دیده ی حزینچون گشت باغ جهان عنبرین ز طیبزلف بنفشه ، …
«آمد بهار خرَّمِ با رنگ و بوی طیب» | با رنگ لاله گون شقایق دو صد عتیب |
شد رنگ خون جهانِ دل و دیده ی حزین | چون گشت باغ جهان عنبرین ز طیب |
زلف بنفشه ، روی سمن لاله گون شده است | «چون زلف نو عروس به حنّا شده خضیب» |
سوز و جفا به آلِ عَبا لشکری بکرد | لشکر ز سوز و ماتم و غم ، ناله ی مجیب |
آن ابر تیره بین که عزا پوش اولیاست | «وآن رعد بین که ناله کند از غم نصیب» |
اینسان جفا که عاشِرِ مه شد به ماریه | آمد عیان به دیده کجا از کف رقیب؟ |
در دشت نینوا که نوا شد نهان به خاک | می روید این درخت محبت چنین غریب |
این ماتمی که از کف شمر است در عیان | بود از ازل به چشم دو عالم بسی عجیب |
رامش نیافت جان و دل از هجر یار ما | کآن یار ماست در دو جهان ناطق و خطیب |
ماتم روا نمود به جان هجر دلبرم | در غم نبود بهر دلم یاور و حبیب |
تا عالم است باقی و تابنده است ماه | اکسون شده است رخت سما حلّه ی قصیب |
تا نفخ صور آید و قانع کند جهان | وز آن صدای رعد به عالم زند نهیب |
کای خاکیان رسیده کنون موعد وصال | بشنو شمیمِ انس ، از این صوتِ بس مهیب |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج