فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

عید قربان

حبیب رضایی رازلیقی

( عید قربان )

ذبح کن شیطان جهَلت ، وقتِ قربانی رسید
دورکن امّاره نفست ، خویِ انسانی رسید

عاشقا مستانه بنگر ، یار در میخانه گشت
موسمِ دیـدارِ یارم ، چون به آسانی رسیـد

بالِ خود بگشا سفرکن ، دور شو ازقید و بند
شاد و خرّم باش یارا ، گاهِ مهمانی رسید

عید آمد عید رَستن ، بنده گی آزاده گیست
رَستنَت باشد مبارک ، نور افشانـی رسید

گرچه اسماعیلِ هاجر، میرود قربان شـوَد
چون که تقدیرش نبوده ، عفوِ رحمانی رسید

کربلا بودن نباشد ، بر منا آسان و سهل
چون که اسماعیل ها شد ، ذبح و قربانی رسید

وای بر لیلا چگونه ، اکبرش شد چاک چاک
مستِ کوثر بود اکبر ، ماهِ تابانـی رسیـد

کارِ آسانی نباشـد ، نعشِ اکبـر را نهـاد
در عبا زیبا گلی را ، کشته عطشانی رسید

گربخواهی باده نوشی ، بایدت در راهِ یار
بگذری از جان و مالت ، گوی و میدانی رسید

سر بریدی گر غرورت ، رستگاری ای (حبیب)
رازها را پرده افتد ، گاهِ عرفانـی رسید

…….حبیب رضایی رازلیقی
…………………………………………
وزن
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
بحر رمل مثمن محذوف
قالب غزل

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران