فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 25 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

علی محمدی – منجی

ساقی بده پیاله که شهرم خراب شد
مرگ غزل رسید و دل من کباب شد
درده دوباره جام شرابی به دست یار
زیرا که یار شهره این رقص ناب شد(در کل معنی شعر به مردمی برمیگردد که در کارهای شر شهره شدند)
اسب دریغ نعل مکن سوی کوهسار
شاید دوباره مردم این شهر داب شد(منش و مصلحت)
برگرد و باز رخش دل انگیز خویش را
بر این زمین بتاز که دل ها خراب شد
دردی گران به سینه ایمان نهفته است
ای مردمان بس است که منجی کباب شد
هجران بس است ماه مهاجر طلوع کن
زیرا زمین ز ظلم ستمگر چو جاب شد(صحرایی است سرخ رنگ بین عقدالحلیل بالای سقیفه)

شاعر علی محمدی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو