فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود(افشین مقدم)

پایگاه خبری شاعر این روزها  هم نوا با مردم مظلوم فلسطین به ویژه غزه  اشعار شاعران ایران زمین درباره غزه را  منتشر می کند .صفحه شعر مقاومت در پایگاه خبری فضایی است تا شاعران سزوده های خود را با علاقمندان حوزه شعر و ادبیات به اشتراک بگذارند تا در رساندن صدای مظلومیت مردم فلسطبن نقشی داشته باشند
باهم شعر 

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود(افشین مقدم)

را زمزمه می کنیم  تا یادمان باشد مقاومت همیشه پیروز است.

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود(افشین مقدم)

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود
عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد 
مادری فرزند خود را هدیه کرد
در شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما مفقود شد
آنکه که سر دارد به سامان می رسد
آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت
بی سر و جان تا لقاءالله رفت
زندگیمان در مسیر تیر بود 
خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد
آمد از این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون پروانه است
پیکر صدپاره اش بر شانه است
تن به خاک و بوی یاسش می رسد 
بوی باروت از لباسش می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان 
پوکه ی خونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی