فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

عبدالعلی قدرتی – چرا رفتی…؟

چـراغِ خــانۀ جــانم،چـرا رفتی ،چرا رفتی…؟
تو ای محبوب ُریحانم،چرارفتی ،چرا رفتی…؟

تو بـا این رفـتـنـت آتـش زدی بر جـانِ بیمـارم
توای مرهم به درمانم ،چرارفتی ،چرا رفتی…؟

تویــی دُردانۀ عـاشـق،همـان مَه رویِ تـابـانم
تو ای لعل بد اَخشانم،چرا رفتی ،چرا رفتی…؟

تو را جانا ازاین رفتن،مرا یارایِ بودن نیست
تو ای آرامشِ جانم،چرا رفتی ،چرا رفتی…؟

در این دنیایِ وانفسا، مرا یارایِ ماندن نیست
تو ای اَسرارِ دیوانم،چرا رفتی،چرا رفتی…؟

من آن دلـدادۀ رسوا،همـان شبـگردِ مجـنــونم
تو ای شمع فروزانم،چرا رفتی، چرا رفتی…؟

من آن یابنــدۀ عـاشـق،همـان مـرغِ شـب آهنـگم
توای مستِ غزلخوانم،چرا رفتی، چرا رفتی…؟

تو چون دُر درصدف بودی،بر آن چشمانِ گریانم
تــو ای ابـرِ بهــارانـم،چرا رفتی، چرا رفتی…؟

تو ای شیـریـن بـه کـامِ من،درایـن دنیــایِ ناکامی
تو ای معـشـوقِ خنـدانَم،چرا رفتی ،چرا رفتی…؟

تو لیـــلایِ دلِ آصــف،درایــن شبـهــایِ تـنهــایی
تو ای خوش عهدو پیمانَم،چرا رفتی،چرا رفتی…؟

1396/03/18(آصف)


شاعر عبدالعلی قدرتی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو