فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

صدای قدم یار

سلیمان پناهی

یار می خواند و من در هوس نقش جهان
تاج گل زینت عشق اش کنم آن هم به عیان

شور شیدایی و تفسیر دل آن مه روی
در تمنا و طلب می نگرم همچو شهان

رخ زیبا و دو ابروی کمانی ز نگار
قبله گه می کنم از بس که بود ورد زبان

تو مپندار که دست از طلب خال لبش
بر کشم از تب اغیار و هیاهوی زمان

نفس یار چو اکسیر شفا بخش دل است
مژه بر هم زدنش میدهدم رعشه ی جان

گل زیباست نگار من و گلبرگ سفید
بس ظریف است که نقشش به درون است و نهان

زنده رود است صدای قدم یار مرا
می رساند ز صبا تحفه و توقیر امان

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران