لیلی محمدی
صبر من بیشتر از من به تو عادت دارد
هرچه زخمم بزنی با تو رفاقت دارد
درد تو خوب ترش کرده یقینا دیده
مبتلا تر شدنش با تو سعادت دارد
دل کمیاب تو محتاج مروری سخت است
چون حصول دل پاک تو مرارت دارد
شاخه ى عشقم اگر محکم و سبز است بی شک
ریشه در قلب تو دارد که اصالت دارد
تو اگر در به درش هم بکتی می فهمی
از همان فاصله نسبت به تو غیرت دارد
قبله ات کو که رسد بر تو قرارم, دیگر
صبر بی حوصله شد قصد زیارت دارد.
.
.
.
.
.
.بلاگردان چشم های تو
نگاه خانه به دوشی ست
که
هرگز نشانی اش
در سینه ات ثبت نشد
کجای امدن را
بلد نبودم
که
به قربانگاه طلوعت
نرسیده ام؟…
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران