فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

شیدای زمان – دیدار


انگار تو را در سر کوچه نگران دید
در چشم غمی کهنه به پهنای جهان دید

ای عاشق دل خسته ی پر دردهراسان
معشوق به دیدارشد اما…نه همان دید

افتاد خزانی به بلندای سکوتت
در چشم تواو سلسله ای درد- نهان دید

باران شده زندانی ابران دو چشمت
دردل ولی ازخونِ جگررود روان دید

چادر که گلستان ، پرِ گلهای اقاقیست
اما چه اقاقی!؟ که به آداب خزان دید

افتاد در این عشق چرا فاصل و تردید
کین گونه جدائی و غم و آه وفغان دید

روکرد در این ورطه غمی باهنرعشق
با دردجدایی شده چون پیر…جوان دید

پروانه صفت باشرری بال وپرش سوخت
این صحنه ی پردردکه(شیدای زمان)دید


شاعر شیدای زمان

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو