فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 12 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

شور عشق

محمد جوکار

عشق ، گیسوی غزل ها را ، پریشان می کند
لابلای واژه ها ، هر بار طوفان می کند

میزند شلاق گرمی ، بر دل آیینه ها
آتشی در سینه برپا ، در زمستان می کند

رهسپار ناکجا آباد رویا ، می شود
چشم بی تاب شقایق را ، هراسان می کند

اشک را ، از چشمهایی آشنا می بارد و
قطره هایش ، خاک دل را تیرباران می کند

در نگاه پنجره ، بذر حوا میکارد و
سیب شیرین هوس را ، نذر شیطان می کند

سرخوشانه ، چار مضراب اناالحق میزند
مستی حلاج را ، الگوی عرفان می کند

مولوی را ، می کشاند در دل میخانه ها
شمس را می آرد و از دیده پنهان می کند

با تبر می آزماید ، شوق ابراهیم را
آتش نمرود را ، یکجا گلستان می کند

قصه ها می سازد از مکر زلیخاها ، ولی
یوسف اسرار را ، راهی زندان می کند

عاقبت هم با “خیال” من تبانی میکند
خلوت ” یاس ” مرا ، درگیر باران میکند.

م.ج.یاس خیال 1395.09.26

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران