چشم من در پی رخسار تو دیدن دارد
دل اگر میتپد از عشق تپیدن دارد
.
- به هر آنجا نگرم روی تو را میبینم
عطر زیبای حضورت که دمیدن دارد
.
قدمم روی قدم های تو آمد کآخر
چو تو خونم بچکد تا که چکیدن دارد
.
همه از فضل و کرامات تو با خود گویند
فضل بنما سر ما شوق بریدن دارد
.
دل ما گر چه شهیدانه نبود از اول
ره دهقانی ما جای رسیدن دارد
.
اگر از عشق تو در عالم ما جرعه بماند
عشق باشد که در این حاله مکیدن دارد
.
بوسه بر سنگ مزارت اگر عادت دارد
به یقین عاقبتش اجر پریدن دارد
.
دستم ای دوست چنان گیر که عاقل گوید:
دگر عاشق بشوم ، علم رمیدن دارد