فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٧٩٨: مرا تعجب ازان پر حجاب می آید

مـرا تــعـجـب ازان پــر حـجـاب مـی آیـدکـه در خـیال چـسـان بـی نقـاب می آیدز نـوشـخـنـد تـو زهـر عـتـاب مـی بــاردز حــرف تــلـخ تــو کــار شــراب مـی…

مـرا تــعـجـب ازان پــر حـجـاب مـی آیـدکـه در خـیال چـسـان بـی نقـاب می آید
ز نـوشـخـنـد تـو زهـر عـتـاب مـی بــاردز حــرف تــلـخ تــو کــار شــراب مـی آیـد
ز روی گـرم تـو دلـها چـنان مـلـایم شـدکـه زخـم آیـنـه بــر هـم چـو آب مـی آیـد
ز نغمه مستی می می کنند مخموراندریــن چــمــن ز هــوا کــار آب مــی آیــد
قدم شمرده نهد حـسـن در قلمرو خـطچـو عاملی که بـه پـای حـسـاب می آید
مگر ز تـوبـه پـشیمان شد آن بـهار امیدکـه رنـگ رفـتـه بـه روی شـراب مـی آیـد
بـه بـر چـگـونه کـشـم آن مـیان نازک راکـه در خـیال بـه صـد پـیچ وتـاب مـی آید
مـگـر ز صـبـح بـنـا گـوش یار نور گـرفـتکـه بـوی یـاسـمـن از مـاهـتـاب مـی آیـد
حـریف عـشـق نـگـردیده پـرده نـامـوسکـجـا نـهـفـتـن بــحـر از حـبــاب مـی آیـد
ز خـط یار نظر بـستـن اخـتـیاری نیستکه از مطالعه بی خواست خواب می آید
جـز این که گرد بـرآرد ز هسـتـیم صائبدگـر چـه زیـن دل پــر اضـطـراب مـی آیـد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج