فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 شهریور 1403

شماره ٧٧٢: کسی که کشته آن تیغ آبدار شود

کـسـی کـه کـشـتـه آن تـیـغ آبــدار شـوداگـر چـه قـطـره بـود بـحـر بـیکـنار شـودمحـیط حـسـن ز خـط عـنبـرین کـنار شـودعـقـیق لـب ز خـط سـبـز نـامـدار شـ…

کـسـی کـه کـشـتـه آن تـیـغ آبــدار شـوداگـر چـه قـطـره بـود بـحـر بـیکـنار شـود
محـیط حـسـن ز خـط عـنبـرین کـنار شـودعـقـیق لـب ز خـط سـبـز نـامـدار شـود
اگـر بــه صـیـد زبــون تـیـغ او کـنـد اقـبــالز خـون صـید حـرم کعـبـه لاله زار شـود
ز رام گـشـتـن آهـو بــه صـحـبــت لـیـلـیبـه آن رسـیده که مجـنون امیدوار شود
کسی که در جگرش هست خار خارگلیغـمـش ز نالـه بـلـبـل یکـی هزار شـود
هـنـوز خـط تـرا ابـتـدای نـشـو ونـمـاسـتکجـاست جـوهر حسن تـو آشکار شود
ز بــخـت تــیـره نـدارد گـریـز اهـل سـخـنسـیـاه روز عـقـیقـی کـه نـامـدار شـود
بـه نوشـخـند حـلاوت مکـن دهن شـیرینکه بـاده تـلخ چـو گردید خوشگوار شود
یکـی هزار شـد از قـمـریان رعـونـت سـروالف چـو نقـطـه بـیابـد یکـی هزار شـود
مـرا شـد از کـلـف مـاه روشـن این معـنیکه دل، سیاه ز تـشریف مستـعار شود
درین بـسـاط کـسـی مـایه دار مـی گـرددکـه نقـد زنـدگـیش خـرج انـتـظـار شـود
مـسـیح بـرفـلـک از راه خـاکـسـاری رفـتپیاده هر که شد اینجا فلک سوار شود
چـو بــیـجـگـر کـنـد از تـیـغ زهـر داده حـذراگـر بـه خـضـر طـلـبــکـار او دچـار شـود
بــه آن گــرم دریــن بــوتــه آب کــن دل راکـه گـل گـلـاب چـو گـردید پـایدار شـود
دلـی کـه از نـفـس گـرم آب شــد صــائباگـر بـه خـاک چـکـد در شـاهـوار شـود

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج