فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٦١٧: ز روی آتشین شمع اگر شد انجمن روشن

ز روی آتــشـیـن شـمـع اگـر شـد انـجــمـن روشـنشبـستـان جـهان گردید ازان سیمین بـدن روشنشـهید عـشـق مسـتـغـنی ز شـمع دیگران بـاشـدکه سـازد خـاک خـود را…

ز روی آتــشـیـن شـمـع اگـر شـد انـجــمـن روشـنشبـستـان جـهان گردید ازان سیمین بـدن روشن
شـهید عـشـق مسـتـغـنی ز شـمع دیگران بـاشـدکه سـازد خـاک خـود را لاله خـونین کـفـن روشـن
بــه خـاکـش تـا بــه دامـان قـیـامـت نـور مـی بــاردچــراغ هـر کـه گـردیـد از دم گـرم سـخــن روشـن
زر گـل تــا قـیـامـت مـی کـنـد رقـص سـپــنـد آنـجـاگـلـسـتـانـی کـه شـد از شـعـلـه آواز مـن روشـن
به سیلی می کند اخوان جهان تاریک در چشمشچراغ روی هر کس شد چو یوسف از وطن روشن
بـه خـون می غـلـطـد از رشـک عـقـیق آتـشـین اوسـهیلی کـز فـروغـش شـد جـگرگاه یمن روشـن
فـغـان کـز خــط چــراغ زیـر دامـن شـد لـب لـعـلـیکه چـون فانوس بـود از پـرتـوش چـاه ذقن روشـن
ز کار هر کسـی ظاهر شـود خـون خـوردنش صائبز جـوی شـیر بـاشـد سـرگذشـت کوهکن روشـن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج