فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 13 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٥٧٣: ای شکرلب نظری سوی من مسکین کن

ای شکرلب نظری سوی من مسـکین کنتـرک یک بـوسـه بـگو کـام مرا شـیرین کندهن وقـند لـبـت پـسـتـه شـکـر مغـزسـتتـو از آن پـستـه مرا طوطی شکر چین کننرگس مسـت…

ای شکرلب نظری سوی من مسـکین کنتـرک یک بـوسـه بـگو کـام مرا شـیرین کن
دهن وقـند لـبـت پـسـتـه شـکـر مغـزسـتتـو از آن پـستـه مرا طوطی شکر چین کن
نرگس مسـت بـگردان دل وجـان بـرهم زنسنبـل جـعد بـیفشان وجهان مشکین کن
زآن تـنی کـز سـمـن و یاسـمـنش عـار آیددم بـدم پـیـرهـنـی پـر زگـل ونـسـرین کـن
تــو زکــار دگــران هــیــچ نــمــی پـــردازیتـا بـگـویم کـه نگـاهی بـمن غـمـگـین کـن
همـه ذرات جـهان از تـو مـدد مـی خـواهندآفـتـابـا نـظـری سـوی مـن مـسـکـیـن کـن
عـالـمـی بـیـذق نـطـع هـوس وصـل تـوانـدآخـر ای شاه رخ خـود سوی این فرزین کن
با تو در هر ندبم دست عمل جان بازیستبــبـری یـا بــبـرم؟ عـاقـبــتـم تـعـیـیـن کـن
نـخـوهـم دیـدن خـود آرزویـم دیـدن تـسـتروی چـون آینه بـنـمـا و مـرا خـود بـین کـن
آسـتــان در تـو خـواسـتــم از دولـت کـفـتتـا بـرو سـر نهم ای بـخـت مرا تـمکین کن
گفـت هیهات کـه آن خـوابـگه شـیرانسـتآن بتو کی رسد ازخاک چو سگ بالین کن
از پــی فــاتــحــه وصــل دعــایـی گـفــتــمتـا بـرین خـتـم شـود فـاتـحـه را آمـین کـن
سـیف فـرغـانـی شـوریده شـد از دیدن تـوتـو بـشیرین لب خود شور ورا تـسکین کن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج