قند خجـل می شود از لب چون شکرشقــوت دل مـی دهـد بــوســه جــان پــرورشزهر غمش می خورم بوک بشیرین لبانکـام دلـم خـوش کـنـد پـسـتـه پــر شـکـرشلـذت قـنـ…
قند خجـل می شود از لب چون شکرش | قــوت دل مـی دهـد بــوســه جــان پــرورش |
زهر غمش می خورم بوک بشیرین لبان | کـام دلـم خـوش کـنـد پـسـتـه پــر شـکـرش |
لـذت قـنـد ونـبــات چـاشـنـیـی از لـبـش | چــشـمـه آب حــیـات رشــحــه لـعـل تــرش |
از دهنش قـند ریخـت لـعـل شـکـر بـار او | در قدمش مشک بیخت زلف پریشان سرش |
دل شده را قوت جـان از لب لعل ویسـت | هـرکـه بــهـشــتــی بــود آب دهـد کـوثــرش |
پـرده زرخ بـرگرفـت دوش شـبـم روز کـرد | معـنی خـورشـید داشـت صـورت مه پـیکرش |
از کـلـه واز قــبــا هـســت بــرون یـار مـا | یار شـمـا خـرگـهیسـت خـیمـه بـود چـادرش |
در بــر او دیـگـری مـی خـورد آب حــیـات | مـا چـو گـدایـان کـوی نـان طـلـبــیـم از درش |
دعوی عشق تو کرد سیف وبـتو جان داد | گــرچــه نـگــویـد دروغ هـیـچ مـکــن بــاورش |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج