کـدام آیینـه رو احـرام این مـیـخـانـه مـی بـنـدد؟کـه می آیینه بـر پـیشـانی پـیمانه می بـنددکه امشب می شود از شرمگینان میهمان من؟کـه دود آه، چـشـم روزن…
کـدام آیینـه رو احـرام این مـیـخـانـه مـی بـنـدد؟ | کـه می آیینه بـر پـیشـانی پـیمانه می بـندد |
که امشب می شود از شرمگینان میهمان من؟ | کـه دود آه، چـشـم روزن کـاشـانه مـی بـندد |
خـرابـات مغان خـوش خـاک عاشـق پـروری دارد | که شمع آنجا کمر در خدمت پروانه می بندد |
زصــنـدل جــبــهـه مـا در بــغــل پــروانـگـی دارد | بـر همن کی به روی ما در بـتخانه می بندد؟ |
زسـنگ کـودکـان دل بـر گـرفـتـن سـخـتـیی دارد | وگـرنه راه صـحـرا را کـه بـر دیوانه می بـندد؟ |
زمژگان سـیل می بـارد دل الفـت سـرشـت من | اگـر گـرد خـرابـی رخـتـم از ویرانه مـی بـنـدد |
نه بـرقـی در کـمـین، نه تـنـدبـادی در نـظـر دارد | بـه امید چـه یارب خـوشه ما دانه می بـندد؟ |
چـنان بـیگـانه اسـت از آشـنایی مشـرب صـائب | کـه در بـر آشـنا چـون مردم بـیگانه می بـندد |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج