فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 شهریور 1403

شماره ٤٦٨: نگاه آشنا در چشم او بیگانه می گردد

نـگـاه آشـنـا در چــشـم او بــیـگـانـه مـی گـرددمسـلمان کافـر حـربـی درین بـتـخـانه می گردددریـن مـحـفـل خـبـر از نـور وحـدت عـارفـی داردکه بـر گرد سـ…

نـگـاه آشـنـا در چــشـم او بــیـگـانـه مـی گـرددمسـلمان کافـر حـربـی درین بـتـخـانه می گردد
دریـن مـحـفـل خـبـر از نـور وحـدت عـارفـی داردکه بـر گرد سـر هر شمع چـون پـروانه می گردد
مشو از تیغ رو گردان که چون صدچاک گردد دلسـراسـر در حـریم زلف او چـون شانه می گردد
چه کیفیت زمی بـا بـخت وارون می توان بردن؟که نقل می به دستم سبحه صددانه می گردد
زبـان شعله را گر خـار و خـس کوتـاه می سـازدزچــوب گـل دل دیـوانـه هـم فــرزانـه مـی گـردد
بـه روی تـازه، نان خـشـک را بـر خـود گوارا کـنکه مهمان از فضولی بـار صـاحـبـخـانه می گردد
اگر عـقل گران تـمکین بـه جـولانگاه عـشـق آیدبـه اندک فـرصـتـی بـازیچـه طـفـلـانه می گـردد
بــرآور از گـل تــعـمـیـر پــای خــویـش را صــائبکـه گردد گنج هر کـس سـاکـن ویرانه می گردد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج