فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 شهریور 1403

شماره ٤٤٥: به اندک فرصتی روشندل از جان سیر می گردد

بـه اندک فرصتـی روشـندل از جـان سـیر می گرددنفس تـار است سـازد صبـح صادق پـیر می گرددنـدارد کـیـمـیـایـی چــون مـحــبــت عــالـم امـکــانکـه خـون از م…

بـه اندک فرصتـی روشـندل از جـان سـیر می گرددنفس تـار است سـازد صبـح صادق پـیر می گردد
نـدارد کـیـمـیـایـی چــون مـحــبــت عــالـم امـکــانکـه خـون از مهر در پـسـتـان مادر شـیر می گردد
چه باشد جان که نتوان بی دریغ افشاند بر جانان؟کم از خاک است هر خونی که دامنگیر می گردد
چـرا از خـاکـمـال چـرخ انـدیـشـم، کـه چـون گـوهـرمـرا گـرد یـتــیـمـی بــاعــث تــعــمـیـر مـی گـردد
زمــن هــر پــاره دل در بــیـابــانــی کــنــد جــولــانکـجــا شـیـرازه ایـن اوراق را زنـجــیـر مـی گـردد؟
چـه خـواهـد کـرد بـا چـشـم تـر مـن آتـشـین روییکــه آب از دیـدنـش دردیـده تــصــویـر مــی گــردد
از ان پـیوسـتـه بـاشـد نعـمت حـسـن تـو روزافـزونکـه آنـجـا مـیهـمـان از خـورد دل سـیـر مـی گـردد
سبـکسیری که وحـشت را شکار خـویش می داندزنــقــش پــای آهـو در دهــان شــیـر مــی گــردد
کـمـان کـن قـامـت چـون تـیـر را در قـبـضـه طـاعـتکه در قـطـع تـعـلق عـاقـبـت شـمشـیر می گردد
نـســازد مـرگ کـوتــاه از تــعـدی دســت ظــالـم راپــر و بــال عـقـاب آخــر نـصــیـب تــیـر مـی گـردد
زبــــاران مـــکــــرر مــــزرع امـــیـــد مـــی ســــوزدزبـسـیاری سـرشک شمع بـی تأثـیری می گردد
تـــنــزل قــطــره را صــائب کــنــد در یــتـــیــم آخــرغـبــار خـاکـسـاری عـاقـبــت اکـسـیـر مـی گـردد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج