فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 شهریور 1403

شماره ٤٤١: ز خط آیینه روی که جوهردار می گردد؟

ز خــط آیـیـنـه روی کـه جــوهـردار مـی گـردد؟کـه در پـیـراهـن آیینـه جـوهـر خـار مـی گـرددخجالت می کشم از نامه های بـی جواب خودکــه بــار خــاطــر آن …

ز خــط آیـیـنـه روی کـه جــوهـردار مـی گـردد؟کـه در پـیـراهـن آیینـه جـوهـر خـار مـی گـردد
خجالت می کشم از نامه های بـی جواب خودکــه بــار خــاطــر آن رخــنـه دیـوار مـی گــردد
جــدا از پـــرتـــو رخــســار او آیــیــنــه ای دارمکـه صـیقـل تـا کـمر در سـبـزه زنگار می گردد
قـدم از خــار مـی دزدیـدم از کـوتــاه بــیـنـیـهـاندانسـتـم کـه خـار پـا گـل دسـتـار مـی گـردد
یکـی شـد بـا فـروغ مهر تـا شـبـنم بـرید از گلچـه دولـتـهـا نـصـیـب دیـده بــیـدار مـی گـردد
رگ خــواب مـرا ذوق شــبــیـخــون گــلـی داردکه چشم شبنمی گر می پرد بیدار می گردد
اگـر سـنـگ کـمـی داری تـرازو را فـلـاخـن کـنکه اینجا محتـسب پـیوسته در بـازار می گردد
اگر از شکر زلفش یک نفس خـاموش بـنشینمزکـافـر نـعـمـتـی مـو بــر تـنـم زنـار مـی گـردد
در آن محفل که صائب می کند میخانه پردازیسر خـورشید از یک سـاغر سرشار می گردد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج