فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 شهریور 1403

شماره ٤٣٨: زخشکی در دهانم آب گردآلود می گردد

زخــشــکــی در دهـانـم آب گــردآلـود مـی گــردددرین سـاغـر شـراب نـاب گـردآلـود مـی گـرددبـر آرم چـون سـر از خـجـلت میان خـانه پـردازان؟کـه از ویرانـه…

زخــشــکــی در دهـانـم آب گــردآلـود مـی گــردددرین سـاغـر شـراب نـاب گـردآلـود مـی گـردد
بـر آرم چـون سـر از خـجـلت میان خـانه پـردازان؟کـه از ویرانـه ام سـیلـاب گـردآلـود مـی گـردد
نــدارد خـــاطــر آزاده تـــاب خـــشـــکــی مــنــتدلـا ز خـونگـرمـی احـبـاب گـردآلـود می گـردد
زنـقـش عـلـم رســمـی ســاده کـن آیـیـنـه دل راکـه از موج و حـبـاب این آب گـردآلود می گردد
زنـقـش عـلـم رســمـی ســاده کـن آیـیـنـه دل راکـه از موج و حـبـاب این آب گـردآلود می گردد
نــدارد صــحـــبـــت اشـــراق نــوری در زمــان مــاکـتــان از پــرتـو مـهـتــاب گـردآلـود مـی گـردد
زدین نـاقـص مـن سـبـحـه چـون زنـار مـی پـیـچـدز زهد خـشـک من محـراب گـردآلود می گردد
اگــر گــرد یـتــیـمـی گـوهـرم از دامـن افــشــانـدسراسر بـحر چـون سیلاب گرد آلود می گردد
زغـم چـون سـینـه پـررخـنه را مـانـع تـوانـم شـد؟کـه این منزل زچـندین بـاب گـردآلود می گردد
غـبــار فـتـنـه خـط گـر چـنـیـن بــرخـیـزد از رویـشدل خـورشـید عـالـمـتـاب گـردآلـود مـی گـردد
زخورد و خواب بگذر گر سخن را پاک می خواهیکه این گوهر زخورد و خواب گردآلود می گردد
غــبــار کــیـنــه در دل جــا نــگــیـرد بــیـقــراران رازبـیتـابـی کـجـا سـیماب گـردآلـود می گـردد؟
زبـس بـا خـاکسـاری خـون من زد جـوش یکرنگیزقـتــلـم خــنـجــر قـصـاب گـردآلـود مـی گـردد
عـرق بــارسـت بــر رخـسـار شـرم آلـود او صـائبزشـبـنم این گـل سـیراب گـردآلـود مـی گـردد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج