فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 19 شهریور 1403

شماره ٤٣٧: ازان از سیر صحرا خاطرم خشنود می گردد

ازان از سیر صحـرا خـاطرم خشنود می گرددکه داغم از سـواد شهر مشـک اندود می گرددزما اندیشه دارد خصم بی حاصل، نمی داندکـه چـوب بـید در آتـشـگـه مـا عـود م…

ازان از سیر صحـرا خـاطرم خشنود می گرددکه داغم از سـواد شهر مشـک اندود می گردد
زما اندیشه دارد خصم بی حاصل، نمی داندکـه چـوب بـید در آتـشـگـه مـا عـود مـی گـردد
غبـار راه هر کس می شوم از پـسـتـی طالعپــی آزار مــن زنــبــور خــاک آلــود مــی گــردد
گر اظـهار پـشـیمانی کند گردون مشـو ایمنکه بـدعهد از پـشیمانی پشیمان زود می گردد
اگـر ایـن اسـت بـرق بـی نـیـازی غـمـزه او رامتـاع کـفـر و ایمان سـر بـسـر نابـود می گـردد
نمـی دانم زیان و سـود خـود را، اینقـدر دانمکه سود من زیان است و زیانم سود می گردد
بـه چـشم کم بـه داغ لاله صحـرانشین منگرکـه شـمع ایمن اینجـا در لبـاس دود می گـردد
مـن از زنـاریان کـفـر نـعـمـت نیسـتـم صـائببـه اندک التـفاتـی خـاطـرم خـشـنود می گردد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج