مــبــادا دولــت دنــیـا نــصــیـب بــد گــهـر گــرددکه تـیغ از آبـداری تـشـنه خـون بـیشـتـر گرددمـنـه زانـدازه بـیرون پـا، اگـر آسـودگـی خـواهیکه خون…
مــبــادا دولــت دنــیـا نــصــیـب بــد گــهـر گــردد | که تـیغ از آبـداری تـشـنه خـون بـیشـتـر گردد |
مـنـه زانـدازه بـیرون پـا، اگـر آسـودگـی خـواهی | که خون فاسد چو شد آهن ربای نیشتر گردد |
نمـک ریزد زچـشـم شـور، شـبـنم در گـریبـانش | اگـر داغـی نـصـیـب لـالـه خـونـین جـگـر گـردد |
غـبـار کلفـت از دل سـاغـر سـرشـار می شـوید | اگـر گـرد یتـیمـی شـسـتـه از روی گـهر گـردد |
بــه عـهـد مـا کـه آمـیـزش کـدورت بــار مـی آرد | عجب دارم که از پـیوند نخلی خوش ثـمر گردد |
سخن بی پرده می گویند صائب راست گفتاران | که بـیجو هر بـود تیغی که پنهان در سپر گردد |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج