من چو از جان شده ام عاشق آن روی نکوآخراین عشق مرا بـا تو سبـب چیست بـگواز خودم بـوی تو می آید واین نیست عجبهرچـه را بـا گـل وبـا مـشـک نهی گـیرد بـومن…
من چو از جان شده ام عاشق آن روی نکو | آخراین عشق مرا بـا تو سبـب چیست بـگو |
از خودم بـوی تو می آید واین نیست عجب | هرچـه را بـا گـل وبـا مـشـک نهی گـیرد بـو |
من چو بـا روی تـو همچون مگسم بـا شکر | بیش همچون مگس ای دوست مرانم از رو |
تــیـر مـژگـان تــراهـمـچـو هـدف سـازم دل | چــون کـشـی بــر سـپــر روی کـمـان ابــرو |
بـاغ حـسـن تـو مـگـر کـارگـه سـامـریسـت | گل فـسـون گرشـده اندر وی ونرگس جـادو |
چـون لـبــت در دهـن جـام کـنـد آب حـیـات | خـون ازین غـصـه بـرآرم چـو صـراحـی زگـلو |
دسـت در گـردن خـود سـاعـد سـیمین تـرا | کــس نـدیـدســت مـگــر دولــت زریـن بــازو |
سـیف فرغانی از شـعـر عسـل می سـازد | غــم اودر دل تــو هـمـچــو مـگـس درکــنـدو |
طبـع شـاعر نکند وصف تـو چـون خـاطر من | آب هـرگـز نـرود راسـت چـو کـژبــاشـد جــو |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج