فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 31 فروردین 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٣٤١: مدتی شد که من از عشق تو سودا دارم

مدتـی شد که من از عشق تـو سودا دارمغـم و اندوه تـرا در دل و جـان جـا دارمیوسـف مصر ملاحـت شـدی ای جـان عزیزور نه مـن بـا تـو چـرا مـهر زلـیخـا دارمگـو…

مدتـی شد که من از عشق تـو سودا دارم غـم و اندوه تـرا در دل و جـان جـا دارم
یوسـف مصر ملاحـت شـدی ای جـان عزیز ور نه مـن بـا تـو چـرا مـهر زلـیخـا دارم
گـوئیـم دسـت بــدار از خـود ودر مـا پـیـونـد خود مرا دست کجا تا زخودش وا دارم
حــور فــردوس مــرا گــر بــتــمـنـا طــلــبــد مـن نه آنم کـه بـغـیر از تـو تـمـنـا دارم
گرچه آنجا که تویی می نرسم از سر جهد پـایم ارچند که اینجاست دل آنجا دارم
یک بـیک جـز تـو فرامش کنم وبـر دو جـهان چـار تـکـبــیـر بــگـویـم چـو تـرا یـاد آرم
ور زصـحــرا بــسـوی خـانـه روم بــی یـادت همچـو خر بـهر علف روی بـصحرا دارم
چـونکه دریای دل از موج غمت درشورست مـن کـه یـک قـطـره آبـم دل دریـا دارم
مـن دریـن خـانـه بـرای تـو مـقـیـمـم ورنـی قـبـه یی بـرتـر ازیـن گـنـبـد اعـلـا دارم
وعـده وصـل تــرا خـلـق جـهـان مـنـتـظـرنـد این تـوقـع نـه مـن دلـشـده تـنـها دارم
چــهــره زرد مــرا هــرکــه بـــبــیــنــد دانــد کـه من ازآل رخـت اینهمه تـمـغـا دارم
سـیف فـرغـانی هر روز چـو سـعـدی گـوید این منم بـی تو که پـروای تماشا دارم

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج
آخرین اخبار شعر و ادبیات