فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٣٢٤: ترکیست یار من که نداند کس از گلشن

تـرکیسـت یار من کـه نداند کـس از گلشـناو تــنـد خـو و بــنـده نـه مـرد تــحـمـلـشپسته دهان که در سخن و خنده می شودزآن پسته پرشکر طبق روی چون گلشنپــای…

تـرکیسـت یار من کـه نداند کـس از گلشـن او تــنـد خـو و بــنـده نـه مـرد تــحـمـلـش
پسته دهان که در سخن و خنده می شود زآن پسته پرشکر طبق روی چون گلشن
پــایـان زلـف جـعـد پــریـشـان سـرش نـدیـد چـندانکـه دور کـرد دل اندر تـسـلـسـلش
بـی او ز زنـدگـانـی چـون سـیـر گـشـتـه ام زآن جـان خـطاب می کنم اندر تـرسـلش
او شـاه بــیـت نـظـم جــهـانـســت زیـنـهـار جـز مـهـر و مـه ردیـف مـکـن در تـغـزلـش
هر صـورتـی کـه نقـش کـنـد در ضـمـیر مـن انـدیـشـه بــر خـطـا بــود انـدر تـخـیـلـش
چــنــدیـن هــزار تــرک تــتــاری نــغــولــه را گـیسـو بـریـده بـینـی ازآشـوب کـاکـلـش
او زیور عـروس جـمـال خـودسـت و نـیسـت بــهـر مـزیـد حــسـن بــزیـور تــجــمـلـش
آهـوی جـان بــنـده چـراگـاه خـویـش یـافـت بـر بـرگ گل چو مشک بیفشاند سنبلش
دیـوانـه یـی شــود کـه نـیـایـد بــهـوش بــاز هر عـاقلی که دید بـمسـتـی شـمایلش
جـان بـرد و عشوه داد وهمه ساله این بـود بــا او تــقـرب مـن و بــا مـن تــفــضــلـش
آنکس که اسـب در پـی این شـهسـوار راند رخـتـش بآب رفـت و خـرافـتـاد بــر پـلـش
بـا گـلـسـتـان چـهـره او فـارغـسـت سـیـف از بـوستـان و حسن گل و بـانگ بـلبـلش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج