فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٩٨: گر کسی را حسد آید که ترا می نگرم

گر کـسـی را حـسـد آید کـه تـرا می نگرممن نه در روی تـو، در صنع خـدا می نگرممن از آن تـوام و هرچه مرا هست تـراستروشنست اینکه بـچشم تو تـرا می نگرمخـصـم…

گر کـسـی را حـسـد آید کـه تـرا می نگرم من نه در روی تـو، در صنع خـدا می نگرم
من از آن تـوام و هرچه مرا هست تـراست روشنست اینکه بـچشم تو تـرا می نگرم
خـصـم گـوید کـه روا نیسـت نظـر در رویش من اگر هست و اگر نیست روا می نگرم
تشنه ام نیست شگفت ار طلبم آب حیات دردمـنـدم نه عـجـب گـر بـدوا مـی نـگـرم
نور حـسـنیسـت درآن روی،بـدان ملتـفـتـم مـن در آن آیـنـه از بـهـر صـفـا مـی نـگـرم
روی زیــبـــای تــو آرام و قــرار از مــن بـــرد مـن دگـربــاره در آن روی چـرا مـی نـگـرم
هـر طـرف مـی نـگـرم تـا کـه بـبـینـم رویت چون تـو در جان منی من بـکجا می نگرم
بــحــیـات خــودم امـیـد نـمـی مـانـد هـیـچ چـون بـحـال خـود و انصـاف شـما مینگرم
مـدتـی شـد کـه بـمن روی همی ننمـایی عیب بـخـتـست نه آن تـو چـو وامی نگرم
سـیف فـرغـانـی در غـیر نـظـر چـنـد کـنـی گل چـو دسـتـم ندهد زآن بـگیا می نگـرم
ور مـیـســر نـشــود دیـدن رویـت چــکــنـم (می روم وز سر حسرت بـقفا می نگرم)

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج