فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٥٨: یار دل بر بود و از من روی پنهان کردو رفت

یـار دل بــر بــود و از مـن روی پـنـهـان کـردو رفـتای گـل خـندان مرا چـون ابـر گـریان کـرد و رفـتتـا بــزنـجـیـر کـسـی سـر در نـیـاریـد بـعـد از ایـنح…

یـار دل بــر بــود و از مـن روی پـنـهـان کـردو رفـت ای گـل خـندان مرا چـون ابـر گـریان کـرد و رفـت
تـا بــزنـجـیـر کـسـی سـر در نـیـاریـد بـعـد از ایـن حـلقه ای از زلف خـود در گردن جـان کرد و رفت
یوسف خندان که رویش ملک مصر حسن داشت خـانه بـر یعـقـوب گـریان بـیت احـزان کـردو رفـت
مـن بـدان سـان کـه بـدم دیـدنـد مـردم حـال مـن آمد آن سنگین دل و حالم بـدین سان کردو رفت
از فـراغـت بـنده را صـد همچـو خـسـرو ملـک بـود او بـشـیر ینـیم چـون فـرهاد حـیران کـرد و رفـت
یـک بــیـک حــق مــرا بــرخــود بــهــیــچ آورد بــاز درد عشق خویش را بـر من دوچندان کرد و رفت
بـی تـو گفتـم چـون کنم؟گر عاشـقی گفتـا بـمیر پیش از این دشوار بود، این کار آسان کردو رفت
گـفـتـم ای دل بـی دلـارامـت کـجـا بــاشـد قـرار؟ در پـی جـانـان بــرو،بـیـچـاره فـرمـان کـرد ورفـت
دوش بـا بـنده خـیالت گفـت بـنشـین،جـمع بـاش گر چه یار از هجر خود حالت پـریشان کردو رفت
همچـو تـو دلداده را در دام عـشـق آورد و بـسـت همـچـو تـو آزاده را در بـنـد هـجـران کـرد و رفـت
بــعـد از ایـن یـابـی ز جـانـان راحـت از یـزدان فـرج دل بــیـکـبــار از فـرج نـومـیـد نـتــوان کـردو رفـت
کـز پـی یـعـقـوب مـحـزون از بــر یـوسـف بــشـیـر چـون زمـان آمد ز مصـرآهنگ کـنعـان کـردو رفـت
سـیـف فـرغـانـی بــیـامـد چــنـد روزی در جــهـان در سـخـن همچـو لب او شکر افشان کردو رفت

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج