فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 2 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

چو لهراسپ بنشست بر تخت دادبه شاهنشهی تاج بـر سر نهادجـهـان آفـرین را سـتـایـش گـرفـتنـیـایـش ورا در فـزایـش گـرفـتچــنـیـن گـفـت کـز داور داد و پــاکپ…

چو لهراسپ بنشست بر تخت داد به شاهنشهی تاج بـر سر نهاد
جـهـان آفـرین را سـتـایـش گـرفـت نـیـایـش ورا در فـزایـش گـرفـت
چــنـیـن گـفـت کـز داور داد و پــاک پر امید بـاشید و بـا ترس و باک
نـگــارنــده چــرخ گــردنـده اوســت فــرایـنــده فــره بــنـده اوســت
چــو دریــا و کــوه و زمــیـن آفــریـد بـلند آسـمان از بـرش بـرکشـید
یـکـی تــیـز گـردان و دیـگـر بــجـای بـه جنبـش ندادش نگارنده پـای
چـو مـوی از بـر گـوی و مـا در میان بـه رنـج تـن و آز و سـود و زیـان
تـو شـادان دل و مـرگ چـنگـال تـیز نشستـه چو شیر ژیان پـرستیز
ز آز و فـزونـی بــه یـکـسـو شـویـم به نادانی خویش خستو شویم
ازیـن تـاج شـاهـی و تـخـت بــلـنـد نـجـویـیـم جـز داد و آرام و پــنـد
مگـر بـهره مان زین سـرای سـپـنج نیاید همی کـین و نفـرین و رنج
مـن از پـنـد کـیخـسـرو افـزون کـنم ز دل کــیـنـه و آز بــیـرون کــنـم
بــســازیـد و از داد بــاشـیـد شــاد تـن آسـان و از کـین مگـیرید یاد
مــهـان جــهـان آفــریـن خــوانـدنـد ورا شــهـریـار زمـیـن خــوانـدنـد
گـرانـمـایـه لـهـراســپ آرام یـافــت خـرد مـایـه و کـام پـدرام یـافـت
از آن پـس فرسـتـاد کسـها بـه روم به هند و به چین و به آبـاد بـوم
ز هـر مـرز هـرکـس کـه دانـا بــدنـد بـه پـیـمـانـش انـدر تـوانـا بـدنـد
ز هـر کـشــوری بــر گـرفــتــنـد راه بـرفـتـنـد پـویان بـه نزدیک شـاه
ز دانش چـشـیدند هر شـور و تـلخ بـبـودند بـا کـام چـندی بـه بـلخ
یـکـی شــارســانـی بــرآورد شــاه پــر از بــرزن و کـوی و بــازارگـاه
بـه هر بـرزنی جـشـنگـاهی سـده همه گـرد بـر گـردش آتـشـکـده
یکـی آذری سـاخـت بـرزین بـه نام که بـا فرخی بود و بـا بـرز و کام

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج
آخرین اخبار شعر و ادبیات