فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ١٣٦: رسید قاصد و پیغام وصل جانان گفت

رسـید قاصـد و پـیغام وصـل جـانان گفتنوید رجعت جان را بـه جسم بـی جان گفتچـرا بـه سـر نـنـهـد هدهد صـبـا افـسـرکـه وصـف شـهر سـبـا را بـر سـلیمان گفـتز…

رسـید قاصـد و پـیغام وصـل جـانان گفتنوید رجعت جان را بـه جسم بـی جان گفت
چـرا بـه سـر نـنـهـد هدهد صـبـا افـسـرکـه وصـف شـهر سـبـا را بـر سـلیمان گفـت
ز عـنـبـرین دم بـاد سـحـر تـوان دانسـتکه داسـتـانی از آن زلف عـنبـرافشـان گفـت
حـکـایـت غـم او مـن نـگـفـتـه ام تــنـهـاکه این مقدمه هم گبر و هم مسلمان گفت
فـغـان کـه کـام مـرا تـلـخ کـرد شـیرینیکه بـا لبـش نتـوان حـرف شـکرسـتـان گفت
دل شـکـسـتـه ما را درسـت نتـوان کـردغــم نـهـفـتــه او را بــه غــیـر نـتــوان گـفـت
ز توبه دادن مستان عشق معلوم استکه میر مدرسه تـب کرده بـود و هذیان گفت
کسی بـه خلوت جانان رسد بـه آسانیکه تـرک جـان بـه امید حضورش آسان گفت
غــلــام خــاک در خــواجــه خــرابـــاتـــمکه خـدمت همه کس را بـه قدر امکان گفت
مـریـد جــذبــه بــی اخــتــیـار مـنـصـورمکـه سـر عـشـق تـو را در میان میدان گـفـت
نـظـر مـپــوش ز احــوال آن پــریـشـانـیکـه پـیش زلـف تـو حـال دل پـریشـان گـفـت
کمال حسن تـو را من بـه راستی گفتـمکـه حـد خـوبـی گـل را هزار دسـتـان گـفـت
بــه آفـتــاب تــفـاخــر ســزد فـروغــی راکـه مدح گـوهر گیتـی فـروز سـلطـان گـفـت
سـتـوده ناصر دین شـاه، شـهریار ملوککه منشـی فـلکش قبـله گاه شـاهان گفـت

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج