فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

شقایق

لیلی محمدی

بغضم صبوری کرده و ابری نهان شد
در کوره ی دلواپسی ها پر توان شد

من از نگاه سرد و سنگین تو خواندم
احساس من بر دوش تو بار گران شد

دیدم ترک بر خاک دامون از تو دارم
پنهان نمودم گرچه جایش جاودان شد

شاید تصور می کنی پژمرد و خشکید
نه! ان شقایق خون دل خورد و جوان شد

بعد از تو دیگر قلب سرکش رام عقل است
ای جان! هر انچه خواستی از او همان شد

با این همه در خود گم و اشفته حالم
باران!!! وجودم بی تو بی نام و نشان شد

………………..
……………..

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران