فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

شراره ی جاوید

محمد جوکار

الهه ی نگاه تو ، به من اشاره می کند
دریچه ی شب مرا ، پر از ستاره می کند

زبانه های عشق تو ، در اعتراف قلب من
به اوج میبرد مرا ، سپس نظاره می کند

غرور سرکش تو در ، کشاکش طلوع ماه
حوالی دل مرا ، پر از شراره می کند

و نبض جاودانه ات ، تمام واژه ی مرا
پر از کنایه و جناس و استعاره می کند

سزای عشق من اگرچه بی تو دل تپیدن است
به مژده ی وصال تو ، دل استخاره می کند

قسم به رقص واژه های عاشقانه ام بگو
که سردی نگاه تو ، چگونه چاره می کند ؟

توهم نبودن تو عامل جنون شده
و عاشقانه ی مرا ، چهارپاره می کند

و این غرور له شده ، در اضطراب بی امان
نشسته کنج این اطاق و فکر چاره می کند

اگر چه “یاس” عاشقی ، در آتش “خیال” من
به نکته ی ظریف چشم تو اشاره میکند

ولی سکوت بیقرار دل ، بهانه میشود
و دفتر شبانه را ، همیشه پاره می کند

م.ج.یاس خیال 1395.04.23

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران