باده مستان می محراب عشق بی دلیل
سرخوش از جام بلور شعله
این پر جلیل
هی بسوزند جگر را شرحه شرحه از فراق
ای عجب باز ش کنند و دم به دم بر دل رحیل
هی بنوشند و بسوزند و فغان ارند همی
او ز ما دور است و ما با می خلیل
شاعر شاهد حنیفی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو