فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

سیدسجاد موسوی – غرق گناه

سوف سوف می کنم غرق گناهم
طاعتت حاشا که عصیانت صدایم
سرخوشم مَی می خورم با همرهانم
با خودم گویم که این باشد قضایم
در نهان پروا ندارم بی شمار باشد خطایم
در نگاه مردمان عرفان مآبم
خسته ی تزویرم و قلبم شکسته
ریشه ی عصیان بخشکان دِه شفایم
حسن ظاهر یا کلامم را نباشد اعتبار
چون تو خوب دانی کِه باشم در خفایم
در تحّیر مانده ام تنهای تنها
دل خوشِ عفو توام راهی ندارم
ای که دستت می رسد کاری بکن
کز کراهت زشت و بد گذشته کارم
گرچه مسکینم ولی از محشرت باکی ندارم
چون تو باشی تو خدایم

شاعر سیدسجاد موسوی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو