حامد بهنام
من خطر کردم که با عشق تو سودا میکنم
قطره ای هستم که در سر فکر دریا میکنم
طفل احساسم هنوز و پیش استاد قدت
روز و شب با قامتت مشق الفبا میکنم
همچو یعقوبم که از عطر تو میبارم مدام
سال هاست با یوسفت کار زلیخا میکنم
خط گیسوی تو را را یک بار بر من خوانده اند
رشته ی زلف تو را عمری ست انشا میکنم
معدن حسنی ولی گر بگذری بر این فقیر
اشک را در مقدمت آبِ مطلا میکنم
نیمه جانی بسملم در روز هجرانت ملول
گربیایی روز وصل را ، عید اضحا میکنم
خون بهای عشق خوبان ، جان کم مقدار نیست
قدر وسعم بهر تو میل ثریا میکنم
بر لب شوریده هیهات جز تو باشد گفتگو
قصه ی مجنون نگویم .. شرح لیلا میکنم
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران