فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

زنی که رفت

سارا ابراهیمی

صدای پای تو بود ،وقت بیخوابی
دوای درد اسهال و شب ادراری
و نرم لاله ی گوش وقت بیتابی
کسی کنارت عین زیر سیگاری

کنار گذاشتی پلیوری تنگت
زنت شبیه لباس بود در چنگت
به میله ها سر شال را گره میزد
کسی به غیر زنت نبود دلتنگت

به مشکلات بزرگ بارها خندید
نبود باب دلت همیشه میفهمید
ازین که فکر کند باز خواهی رفت
ازین نبودن تو مدام میترسد
.

هزار بار نوشت که میروم روزی
گرفته بود دلش کمی قناری وار
نخواست پاره کند نوشته را چونکه،
دلی شکسته داشت مثل یک دیوار

برید چسب نوارُ گوشه ی در زد
برای بار دهم به قیمه اش سر زد
برید عکس تو را گذاشت درجیبش
کسی نواخت به در وَ بیهوا در زد

نوشته ایی نمور روی در یخچال
دو قطره اشک چکیده روی یک دسمال
صدای پای نرفته،کفش در گنجه
و دست زن توی دست یک رمال !

خطوطِ دستِ چروک فال شومی داشت
دو زن که در کف دست او نمایان شد
زنی که عاشق حرفهای تلخت بود،
شبیه قهوه ی هم زده پریشان شد


زنی شکست کنار نعلبکی،سینی
زنی که خرده هاش را نمیبینی
زنی که ماند درون چاله تا زانو،
زنی که رفت،
به کوچه ها …
به غمگینی

#سارا_ابراهیمی
@man_va_man
.

بخش چهار پاره | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران