سارا ابراهیمی
صدای پای تو بود ،وقت بیخوابی
دوای درد اسهال و شب ادراری
و نرم لاله ی گوش وقت بیتابی
کسی کنارت عین زیر سیگاری
♦
کنار گذاشتی پلیوری تنگت
زنت شبیه لباس بود در چنگت
به میله ها سر شال را گره میزد
کسی به غیر زنت نبود دلتنگت
♦
به مشکلات بزرگ بارها خندید
نبود باب دلت همیشه میفهمید
ازین که فکر کند باز خواهی رفت
ازین نبودن تو مدام میترسد
.
♦
هزار بار نوشت که میروم روزی
گرفته بود دلش کمی قناری وار
نخواست پاره کند نوشته را چونکه،
دلی شکسته داشت مثل یک دیوار
♦
برید چسب نوارُ گوشه ی در زد
برای بار دهم به قیمه اش سر زد
برید عکس تو را گذاشت درجیبش
کسی نواخت به در وَ بیهوا در زد
♦
نوشته ایی نمور روی در یخچال
دو قطره اشک چکیده روی یک دسمال
صدای پای نرفته،کفش در گنجه
و دست زن توی دست یک رمال !
♦
خطوطِ دستِ چروک فال شومی داشت
دو زن که در کف دست او نمایان شد
زنی که عاشق حرفهای تلخت بود،
شبیه قهوه ی هم زده پریشان شد
♦
زنی شکست کنار نعلبکی،سینی
زنی که خرده هاش را نمیبینی
زنی که ماند درون چاله تا زانو،
زنی که رفت،
به کوچه ها …
به غمگینی
#سارا_ابراهیمی
@man_va_man
.
بخش چهار پاره | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران