رفتي و بجز ياد تو را باد نياورد( صديقه صنيعي)
عنوان : جاويد الاثر
شاعر : صديقه صنيعي
رفتي و بجز ياد تو را باد نياورد
جز بوي خوش از آن همه اجساد نياورد
در يك شب آؤام تو را هديه به من داد
اين بار خدا بردو به فرياد نياورد
در شهر چه شيرين دهنان منتظر، اما
بر دوش، كسي زان همه فرياد نياورد
چون برگ گلي باد تو را برد از اينجا
اما خبري زان قد شمشاد نياورد
از جبهه كسي بهر عروسان پريشان
حتي يكي از آن همه داماد نياورد
افسوس، همه دست تهي آمده بودند
يك فرد، كسي زان همه افراد نياورد
بهر دل صد مادر دلواپس دل خون
جز ياد، كسي زان همه اولاد نياورد
نه ساعت و پيراهن و حتي نه پلاكي
از آن گل نشكفته كه افتاد، نياورد
حتي نفسي نيست كه بي ياد تو باشد
اي آنكه دلم غير تو را ياد نياورد
جاويد شمائيد كه جز خاطره هاتان
چيز دگري همره خود باد نياورد
منبع : از حنجره ي كارون، مجموعه شعر دفاع مقدس شاعران استان خوزستانبه كوشش بهمن ساكي