مهدی صادقی مود
خسته ام خسته ی علاف شدن
خسته از مضحکه ی داف شدن
خسته از شهوت عریان بشر
شب به شب مست دوتا کاف شدن
خسته ام خسته ی همرنگ شدن
خسته از گشنگی بنگ شدن
خسته از بی حسی موضعی و
یه ورق قرص به بیرنگ شدن
خسته ام خسته ز پوتین پدر
خسته از کین عمر
خسته از مرثیه و نوحه و زار
زدن و شیون بی سود و ثمر
خسته ام خسته ز همسر بودن
خسته از مرد شدن سربودن
خسته از تربیت فرزندم
کاش میشد که فقط نر بودن
خسته ام خسته ز حرف بد و زور
خسته از مردم نادان صبور
خسته از مرگ جهان خواستن و
خسته از فیلتر و رمز عبور
خسته ام خسته از این شعر و قلم
خسته از فرصت کم
خسته از حال خودم
کاش یک تیغ ژیلت بود و من و
جرات لرزش آن روی رگم!
بخش چهار پاره | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران