فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 23 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

دل دیونه

معصومه عرفانی

کجا شد این دل دیوانه ی من

دل شوریده و ویرانه ی من

ندارم که دگر شورو نشاطی

بجوید این دل افسانه ی من

نمی بینم که در بیغوله اورا

همان شمع و همان پروانه ی من

چه سازم با غم و درد جدایی

که خون گرید زغم کاشانه ی من

بدنبالش کجا گردم منِ زار

کفم شد عاقبت دوردانه ی من

غم و دردو فراقش آتشم زد

تمامِ از برش پیمانه ی من

شریکِ دردو غمهای تو هستم

همه شعرو غزل ترانه ی من

که بوده محرم رازم در این دهر

ربودش او که از این خانه ی من

چراغِ خانه ام خاموش کرد او

سکوتی در گرفت فرزانه ی من

دلِ محنت کش و سرگشتهِ امّا

که بودهِ هر دمی درلانه من

نمیداند چه باید کرد (عرفان)

که رفت آخر چرا جانانه ی من

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران