فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 11 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

دست خیر اندیش

ولی الله فتحی………..فاتح

به نام خداوند عشق
…………………………….

در درونم‌ هست‌ شوری‌ تا بیابم‌ خویش‌ را

ابر غم‌ بیرون‌ برانم‌ از دلی‌ پُر ریش‌ را

فیض‌ هستی‌ در وجودم‌ هست‌ امّا بی‌ خیال

بشکنم‌ آخر سکوت‌ آن‌ خفته‌ را از پیش‌ را

باغ‌ پندارم‌ خموشی‌ بود و من‌ بی‌اشتها

چنگ‌ غربت‌ بَر کَنَم‌ از دل‌ که‌ باشد بیش‌ را

در درونم‌ جستجو کردم‌ فضاهایی‌ دگر

گشته‌ام‌ حیران‌ و پرسش‌ هست‌ زین‌ تفتیش‌ را

کِی‌ توانم‌ تا شناسم‌ ذرّه‌ای‌ چون‌ ذرّه‌اش‌

عالمی‌ باشد خودش‌، گو مرحبا بانیش‌ را

جنب‌ و جوشی‌ هست‌ در دنیا و هم‌ بالندگی

‌ لیک‌ باشد رای‌ او قارون‌ کند درویش‌ را

غنچه‌ای‌ بنشان‌ به‌ دل‌ آرد محبّت‌، مِهرنیز

روزگاران‌ می‌زند نا مردمان‌ را نیش‌ را

از گناهان‌ کن‌ حذرتا فیض‌ هستی‌ را بَری‌

ورنه‌ آخر می‌دهی‌ از کف‌ تو جان‌ و کیش‌ را

دست‌ یاری‌ «فاتحا» بر مردمان‌ بادا چه‌ خوش

‌ایزدت‌ چندان‌ دهد آن‌ دست‌ خیر اندیش‌ را

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران